اشکها و لبخندها

اشک‌ها و لبخندها

بینندگان سیما، نوروز امسال منتظر پخش چهار سریال تلویزیونی از شبکه‌های مختلف سیما بودند. قرار بود فضای عید دیدنی و گشت و گذار نوروزی مردم ایران با چند سریال نوروزی نیز همراه شود تا از این رویداد باستانی خاطره‌ای خوش و به یاد ماندنی در ذهن همه حک شود. برای آنهایی که علاقه‌مند به تماشای مجموعه خانوادگی بودند، شبکه دو با سریال «ماه عسل» مخاطبان نوروزی را همراه کرد. برای علاقمندان به سریال‌های طنز هم شبکه پنج سیما سریال «عید امسال» را پخش کرد. مسعود شصت چی نیز امسال در شبکه سه سیما مرد دو هزار چهره شد و البته همین شبکه با سریال «افسانه جومونگ» برنامه عصرگاهی، بسیاری از علاقمندان به برنامه‌های تلویزیونی را تغییر داد اما در این میان جای خالی سریال «اشک‌ها و لبخندها» محسوس بود. سریالی طنز به کارگردانی حسن فتحی و اسماعیل عفیفه که قرار بود پخش شود و البته تا چند روز بعد از آغاز سال جدید نیز بسیاری از مخاطبان منتظر پخش آن بودند اما عدم پخش این سریال این بار هم به جای اینکه از شبکه‌های سیما اطلاع‌رسانی شود، از طریق پیامک‌ به اطلاع مخاطبان رسید و البته در این پیامک‌ها دلایل مختلفی برای عدم پخش این سریال عنوان شد.
برای این شماره از مجله خانواده سبز گزارشی از چگونگی تهیه و تولید این سریال تلویزیونی و برخی از حواشی آن تهیه کرده‌ایم که با هم می‌خوانیم. برای تهیه این گزارش اسماعیل عفیفه تهیه‌کننده سختکوش و پر تلاش این سریال در ساعت‌های پایانی آخرین روزهای فیلمبرداری، اطلاعات لازم را به خبرنگار ما داد که جا دارد در همین جا از او تشکر کنیم.
● اشک‌ها و لبخند‌ها چگونه به مرحله پخش رسید؟
در تلویزیون هرگاه تقویم رومیزی مدیران به مناسبت‌های خاصی مانند: نوروز، محرم، ماه رمضان، تابستان و… نزدیک می‌شود، ناگهان انگار که این مناسبت‌ها تازه کشف شده باشند تلفن‌ها به راه می‌افتد و سفارش‌ها آغاز می‌شود. ساخت سریال «اشک‌ها و لبخندها» هم امسال به همین سادگی آغاز شد. البته ساخت این سریال مقدمه‌ای کوتاه داشت و آن این بود که امسال قرار بود حسن فتحی (کارگردان) و اسماعیل عفیفه (تهیه‌کننده)، فیلمی نود دقیقه‌ای برای نوروز تولید کنند. این فیلم قرار بود با پشت سر گذاشتن مرحله پیش تولید وارد مرحله تصویربرداری شود اما مدیران شبکه یک که تا آن زمان برای ساخت کار نوروزی خود به نتیجه مشخصی نرسیده بودند، به این تهیه‌کننده و کارگردان پیشنهاد دادند سریال نوروزی امسال شبکه یک را بسازند. عفیفه و فتحی پیش از این در ساخت سریال «میوه ممنوعه» که ماه رمضان سال ۱۳۸۶ از شبکه دو سیما پخش شد، همکاری خوبی را نشان داده بودند و این سریال با اقبال عمومی مواجه شد. به همین دلیل این پیشنهاد را پذیرفتند و مطالعه فیلمنامه‌ای که برای همین منظور در شبکه یک سیما نوشته شده بود را آغاز کردند اما در نهایت فیلمنامه رضایت آنها را جلب نکرد و با اعلام این مسئله به مدیران شبکه یک آنها پیشنهاد دادند تا اگر خود این تهیه‌کننده و کارگردان طرحی دارند آن را به شبکه ارائه کنند.آن‌گونه که اسماعیل عفیفه می‌گوید: «علیرضا کاظمی‌پور» فیلمنامه‌نویس این مجموعه مدتی قبل طرحی را به شکل شفاهی برای او تعریف کرده و او نیز این طرح را پسندیده بود. این طرح با حسن فتحی در میان گذاشته شد و در نهایت با موافقت او، کار در اوایل بهمن قطعی شد.
نکته جالب توجه این است که گروه سازنده برای ساخت این سریال فرصت بسیار اندکی داشتند و به همین دلیل فیلمبرداری از ۲۱ بهمن در حالی آغاز شد که تنها چند قسمت از متن اصلی آماده شده بود.
● بازیگران چگونه انتخاب شدند؟
در هر فیلم و سریالی که قرار است با مخاطبان عام ارتباطی صمیمی و راحت برقرار کند، انتخاب بازیگران بسیار مهم و اساسی است. نکته جالب توجه این است که معمولا انتخاب بازیگران بر اساس متن و نوشته‌ای کامل صورت می‌گیرد اما وقتی که زمان انتخاب بازیگران این سریال فرا رسید، فیلمنامه کاملی وجود نداشت و همه چیز در حد «ایده» بود! در سینما و تلویزیون معمولا بازیگران به چنین شکل کاری برای حضور در یک اثر اعتماد نمی‌کنند اما حضور کارگردان یا تهیه‌کننده معتبر می‌تواند این معادله را بر هم بزند. به همین دلیل گروه کارگردانی به سراغ انتخاب بازیگران رفت.
مهدی ‌هاشمی اولین همکاری خود را با فتحی در این سریال تجربه کرد و با اینکه جزو بازیگران با وسواس سینما و تلویزیون است، به خاطر ویژگی‌های کار پذیرفت تا بدون مطالعه کامل فیلمنامه در این سریال حضور پیدا کند. او از حضور خود در این سریال با عبارت «ریسک» تعبیر کرد اما این جمله را هم به تهیه‌کننده گفت که «سعی می‌کنیم نتیجه کار خوب از آب در بیاید!»
گوهر خیراندیش و برخی دیگر از بازیگران هم با این گروه سابقه همکاری داشتند و اعتماد آنها به گروه سازنده این سریال و تیم نویسنده‌ها مهم‌ترین عامل حضور آنها در سریال بود.
نحوه انتخاب«هومن برق نورد» بازیگر نقش خسرو هم که در این سریال در نقش جوان اول کار حضور یافته، شنیدنی است. عفیفه حدود ۱۵ سال است که او را می‌شناسد و با فعالیت‌های مختلف این بازیگر تئاتر آشنا است. جالب است بدانید برق نورد در سال ۱۳۷۴ هم در یکی از کارهای عفیفه ایفای نقش کرده است اما عفیفه آنگونه که خود می‌گوید تئاترهای مختلف این بازیگر را دنبال کرده است. در این اواخر هم بازی او را در تئاتر «شکار روباه» به کارگردانی دکتر رفیعی و نیز نقش آفرینی او در اثر تلویزیونی «مسافرخانه سعادت» به کارگردانی محمد رحمانیان را دیده بود و این مسئله عامل مهمی در انتخاب او برای ایفای این نقش بود.
عفیفه از این بازیگر اینگونه یاد می‌کند: «به نظرم هومن برق نورد جزو بهترین بازیگران تئاتر و سینما است و بازیگر خوب، خلاق و تعلیم دیده‌ای است. یکی از مهم ترین دلایل انتخاب او نیز تجربه زیاد او در زمینه تئاتر است زیرا دیالوگ نویسی این شخصیت به گونه‌ای بود که بازیگر ایفاء کننده نقش آن باید حتما تجربه کار در تئاتر را دارا بود تا بتواند با تکیه بر فن بیان ـ که در تئاتر به خوبی به بازیگر آموخته می‌شود ـ دیالوگ‌ها را به خوبی بیان کند و ارزش دیالوگ را بعد از بیان آن پایین نیاورد. این حساسیت در مورد انتخاب بازیگران نقش نوچه‌های خسرو هم وجود داشت و سینا رازانی و محسن نقیبیان هم از میان بازیگران تئاتر انتخاب شدند!»
● چند نکته حاشیه‌ای
امیر جعفری نیز یکی از کاندیداهای ایفای نقش شخصیت خسرو بود که به دلیل ایفای نقش در یک فیلم سینمایی و داشتن تئاتر بر روی صحنه، امکان حضور در این نقش را نیافت.
در عنوان بندی پایانی کار نام دکتر «افشین یداللهی» به عنوان سراینده ترانه عنوان بندی پایانی درج شده اما جالب است که در این سریال خبری از ترانه پایانی نیست! وقتی این موضوع را با عفیفه در میان می‌گذاریم پاسخ می‌دهد:«مضمون این سریال درباره دروغ است و داستان تا پایان، رویکردی اخلاقی را نسبت به دروغ گفتن و دروغگویی در پیش می‌گیرد. به همین دلیل سفارش سرودن تصنیفی را به دکتر افشین یداللهی دادیم که تصنیف هم بسیار خوب از آب درآمد. در سریال سازی باید تصنیف ابتدا و انتهای سریال به شکل جداگانه به شورای موسیقی ارائه شود تا این شورا آن را تصویب کند اما متاسفانه این ترانه تصویب نشد که این مسئله سریال را دچار لطمه کرد. موسیقی فیلم اعم از تیتراژ اول و آخر، بخشی از کلیتی به نام سریال و فیلم است که در کنار بخش‌های دیگر آن اثر، معنی پیدا می‌کند، اما اگر قرار باشد این بخش از کار جدا شود و به شکل مجزا شنیده شود، ممکن است مورد قبول واقع نشود. به نظر من و دیگر اعضای گروه، این ترانه بسیار خوب و در عنوان بندی پایانی کار بسیار خوب نشسته است. البته تلاش خواهیم کرد تا این ترانه را با اصلاح برخی از بخش‌هایی که مورد ایراد واقع شده به قسمت‌های بعدی برسانیم.»
خاطره «تلخ و شیرین» گروه سازنده این سریال مربوط به روز اول سال تحویل است. این سریال قرار بود برای نوروز پخش شود و در روزهای پایانی سال هم تماس تهیه‌کننده با مدیران شبکه یک، این مسئله را تایید می‌کرد. به همین دلیل برای رساندن کار به پخش قرار شد گروه سازنده روز سال تحویل هم بر سر کار حاضر شوند و از این ماجرا پشت صحنه‌ای هم ضبط شد. حضور بر سر کار در چنین روزی برای برخی از عوامل که عادت به دوری از خانواده آن هم در روز سال تحویل نداشتند، کمی سخت بود اما زمانی که اعلام شد این سریال برای نوروز پخش نخواهد شد، حاصل این حضور برای اعضای گروه تلخ و ناراحت کننده شد.
فعالیت روزانه گروه سازنده این سریال روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار بود که در سینما و تلویزیون زمانی عادی محسوب می‌شود. بخش زیادی از این فرصت نیز صرف تمرین دیالوگ‌ها با بازیگران می‌شد. زیرا اگر دیالوگی خوب ادا نمی‌شد، مخاطب با آن خوب ارتباط برقرار نمی‌کرد و داستان نامفهوم می‌ماند.
سریال، یک صحنه پایانی مهم دارد که بعد از آنکه اعلام شد قرار نیست کار برای ایام نوروز پخش شود، کارگردان فرصت یافت تا این صحنه را با وسواس بیشتری ضبط کند.
در ایام نوروز، مدیر تامین برنامه شبکه یک طی گفتگویی با خبرگزاری مهر با تکذیب شایعه متوقف شدن تولید مجموعه تلویزیونی «اشک‌ها و لبخندها» تاکید کرد این مجموعه پس از نوروز روی آنتن شبکه یک می‌رود.
کامبیز اخوان‌صفا درباره پخش نشدن مجموعه «اشک‌ها و لبخندها» گفت: این مجموعه آماده پخش است و مشکلی در این باره ندارد. با توجه به اینکه حجم فیلم‌ها، مجموعه‌ها و دیگر برنامه‌ها در ایام نوروز زیاد بود، تصمیم گرفتیم پخش آن را به زمانی دیگر موکول کنیم.
اما شایعاتی که شنیده می‌شد حکایت از این داشت که با آماده شدن چند قسمت از سریال و ارائه آن به شبکه، به دلیل آنکه مدیران به تعطیلات نوروزی رفته بودند، امکان بازبینی این سریال به وجود نیامد!
● داستان پشت صحنه
داستان سریال اشک‌ها و لبخندها از فراهم آوردن مقدمات مهمانی عروسی دختری آغاز می‌شود که پدرش «حشمت» تمایل چندانی به ازدواج او ندارد. پدر سکته می‌کند و پس از این روایت، داستان از زبان او با رفتن به گذشته آغاز می‌شود. کمی بعد بیننده با شخصیت دیگری با نام «شمسی شالفروش» آشنا می‌شود که به علت تصادف در زندان است. او در زندان متوجه می‌شود تنها پسرش خسرو، درگیر کارهای خلاف شده است. شمسی از زندان ۱۵ روز مرخصی می‌گیرد تا با پیدا کردن یک دختر مناسب برای ازدواج با پسرش او را به سر و سامان برساند. بعد از آزادی سراغ برادرش حشمت که سینمادار قدیمی است می‌رود.در همین چند قسمتی که از این داستان پخش شده، مخاطب با این مسئله مواجه شده که داستان این سریال درباره فضای پشت صحنه سینما و تلویزیون است. این سوژه تاکنون در فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است که از جمله آنها می‌توان به سریال‌های، داستان یک شهر و قصه‌های شهرک و فیلم‌های دو فیلم با یک بلیت، سینما سینماست و… اشاره کرد. وقتی از عفیفه سوال می‌کنم برای پرداختن به چنین سوژه‌ای تلاش کردید تا از چه زاویه‌ای وارد شوید که موضوع تازگی داشته باشد؟ پاسخ می‌دهد:«تفاوت این سریال با آثار قبلی در این است که در اشک‌ها و لبخندها تلاش شده، زاویه نگاه به سمت هنرورها تغییر کند. این مسئله نیز با حضور «شهره لرستانی» در داستان شکل می‌گیرد. او در این سریال نقش شخصیتی را ایفا می‌کند که برای فیلم‌ها و سریال‌های مختلف، هنرور فراهم می‌کند و همین مسئله سبب بروز اتفاق‌هایی در داستان می‌شود. زمانی که این گفتگو انجام می‌شود، این تهیه‌کننده در ساعت‌های پایانی شب در حال فراهم آوردن بخشی از مقدمات کار روز بعد است. تصویربرداری این سریال پیش از ۲۵ فروردین‌ماه به پایان می‌رسد اما پخش آن تا اواسط اردیبهشت‌ماه ادامه خواهد داشت. برای گروه سازنده این سریال آرزوی موفقیت می‌کنیم و امیدواریم باز هم کار‌های دیگری از آنها ببینیم.

نمایش بیشتر

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا