اسماعیل عفیفه:
برنامه هاى تلویزیونى شکلى کلیشه اى پیدا کرده اند
مجموعه تلویزیونى «و خداوند عشق را آفرید» به کارگردانى مسعود شاه محمدى در پى ایجاد فضایى متفاوت در عرصه سریال سازى تلویزیونى است.
اسماعیل عفیفه، تهیه کننده این سریال درباره روند تولید و شکل گیرى ساخت این سریال به خبرنگار « مهر» گفت: زمانى که این سریال براى تولید به من ارجاع شد که حدود 10 قسمت از آن به طور کامل نوشته شده بود و تهیه کنندگى نیز در آن زمان به عهده همکارم رضا جودى بود که به علت گرفتارى وى در آن مقطع، کار به من سپرده شد. در طى 4 ماه که ما پیش تولید کار را انجام مى دادیم، بقیه قسمت هاى سریال نیز به وسیله مسعود شاه محمدى نوشته و در خرداد ماه کار تصویر بردارى آغاز شد.
وى درباره ویژگى هایى که باعث شد تولید این سریال را قبول کند، خاطر نشان کرد: بزرگترین خصوصیت این سریال وجه اجتماعى آن و توجه به مسایل و مشکلات روز جامعه است. از طرف دیگر، لحن شاعرانه کار، ریتم و حرکت سریع قصه از دیگر نکات مثبت فیلمنامه بود؛ چنان که هر قسمت 45 دقیقه اى کار شامل 70 تا 75 سکانس مختلف است که باعث شده تا داستان با ضرباهنگى تند و جذاب بیان شود.
عفیفه درباره استفاده از تمثیل سفر در آیینه به وسیله شخصیت اصلى داستان و مفهومى که از این تمثیل در سریال به کار رفته است، توضیح داد: در این مورد ترجیح مى دهم نویسنده و کارگردان مجموعه توضیح بدهد اما از نظر من کارکرد آینده به عنوان گذرگاه و مسیرى که به وسیله آن قهرمان داستان با آدم ها و قصه هاى آنها مرتبط مى شود، ایده جذاب و تازه اى به نظر مى آید. قهرمان داستان خود زندگى آرام و بى دغدغه اى دارد اما این آیینه است که هر از گاهى او را در دل دردها و آلام مردم جامعه پرتاب مى کند و به این وسیله ما بازتاب مسایل اجتماعى به واسطه آیینه را شاهد هستیم. آیینه باعث مى شود تا قهرمان داستان با یک سفر ذهنى با شرایط عینى جامعه پیوند برقرار کند. در ضمن توجه داشته باشیم که آیینه در ادبیات عرفانى واجد معانى عمیقى نیز هست.
تهیه کننده مجموعه تلویزیونى « و خداوند عشق را آفرید » درباره اینکه مضمون کلى این سریال شباهت هایى به سریال « امروز، دیروز، فردا » ساخته همین کارگردان دارد به جهت کپى بردارى و تکرار مضمون و ساختار امکان دارد تا حدودى براى بیننده آزار دهنده باشد، توضیح داد: وجود یک سرى علایم و نشانه ها که به وسیله یک کارگردان در کارهاى مختلفش مورد استفاده قرار مى گیرد را نمى توان تقلید آزار دهنده تلقى کرد زیرا اصولاً کسى از خودش تقلید نمى کند. تقلید و کپى بردارى زمانى مطرح مى شود که یک نفر از کار شخص دیگرى الگو بردارى کند. یک کارگردان و نویسنده مى تواند براى خودش زبان خاصى داشته باشد که در آثار مختلف از آن براى بیان ایده هایش استفاده کند. این کار نه تنها ایراد ندارد، بلکه امرى رایج است.
وى ادامه داد: مسعود شاه محمدى با نگاه ویژه خود قصه هاى اجتماعى را مى بیند و به تصویر مى کشد و به طور طبیعى در کارهاى مختلفش مى توان نکات مشترکى نیز پیدا کرد. اما این کمى طنز آلود است، اگر بخواهیم بگوییم که شاه محمدى خودش از خودش تقلید کرده است. ضمن اینکه به نظر من استقبال خوب بینندگان از همین چند قسمت پخش شده بیانگر این نکته است که مخاطبین با این ساختار و نگاه ارتباط برقرار کرده اند.
عفیفه درباره لزوم استفاده از یک افسر پلیس زن در سریال با توجه به اینکه مى شد از پلیس مرد هم استفاده کرد، یادآور شد: تلقى من این است که چون شخصیت اصلى این سریال یک وکیل زن است، ارتباط راحت تر و مستقیم ترى میان شخصیت زن وکیل و افسر پلیس زن مى تواند برقرار شود؛ به خصوص اینکه بیشتر مسایلى که در این سریال مطرح مى شود به نوعى با زنان در جامعه ارتباط دارد. از سوى دیگر، در قسمت هاى آینده این سریال روابط دوستانه اى میان این افسر و وکیل برقرار مى شود که همجنس بودن این دو شخصیت آنها را در ایجاد ارتباطى منطقى و صمیمى کمک مى کند.
وى تاکید کرد: در حال حاضر در سریال هاى مختلف تلویزیونى که به نوعى با مساله پلیس در ارتباط است از مردان به عنوان مامورین و افسران پلیس استفاده مى شود. در حالى که بخشى از کارکنان و پرسنل شاغل در پلیس را زنان تشکیل مى دهند و طى چند سال اخیر کمتر به آنها پرداخته شده است. اکنون نیروى انتظامى در پاسگاه ها به دنبال ایجاد محیط هایى زنانه است که خانم هاى جامعه ما در طرح مسایل و مشکلات خود راحت تر باشند.
این تهیه کننده درباره معیار انتخاب بازیگر به خصوص در نقش هاى اصلى سریال و عدم یکدستى نقش پردازان سریال در قسمت هاى مختلف اثر و انتخاب بسیار مناسب مهتاب نصیر پور در نقش اصلى این اثر یادآور شد: به نظر من هم مهتاب نصیر پور انتخاب بسیار مناسبى براى این نقش بودند. خوشبختانه این یک امتیاز مثبت براى کار ماست که وى را مخاطبین بیشتر با تله تئاترها، کارهاى سینمایى و بر روى صحنه تئاتر مى شناسند و هنر پیشه اى نیست که پیش از این در سریال هاى دیگر کلیشه شده باشد. به نظر من، آرش مجیدى هم در ایفاى نقش موفق بوده و انتخاب مناسبى است. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که زمانى ما این کار را شروع کردیم، مقارن با تصویربردارى همزمان تعدادى کار تلویزیونى از جمله چند کار تاریخى بود که همین مساله دست ما را در انتخاب بازیگران متنوع براى نقش هاى مختلف بسته بود.
عفیفه در پاسخ به اینکه به نظر مى رسد این سریال از لوکیشن هاى محدودى بهره مى برد و شکل، رنگ و فضاى کلى این لوکیشن ها به هم شباهت دارند، اعلام کرد: در این سریال تعداد زیادى لوکیشن مورد استفاده قرار مى گیرد که به دلیل شباهت هاى کلى و ریتم تند داستان این تفاوت ها به آسانى خود را نشان مى دهد. این تعدد لوکیشن ها در بخش هاى مختلف اعم از خانه شخصیت هاى اصلى داستان که به صورت کامل با ساخت دکور به شکل کنونى درآمده است، لوکیشن پاسگاه پلیس و سایر محل هاى تصویربردارى از جمله پارک، خیابان و … از تنوع زیادى برخوردارند. ما در این سریال لوکیشن هایى داشته ایم که فقط چند ثانیه از سریال در آن گرفته شده است. ما در این کار از استفاده بیجا و بى اندازه نماها و لوکیشن ها دورى کرده ایم و به مساله تنوع ریتم و شرایط بصرى اثر توجه خاصى داشته ایم.
وى تاکید کرد: این سریال از ساختار و شکل متفاوتى نسبت به دیگر سریال هاى تلویزیونى برخوردار است. در حال حاضر بیشتر برنامه هاى تلویزیونى شبیه به هم شده اند و شکلى کلیشه اى پیدا کرده اند. این سریال تا حدودى از نظر بیان و ساختار با دیگر برنامه هاى تلویزیونى متفاوت است که امیدواریم مورد دقت بینندگان قرار بگیرد تا قابلیت هاى آن نمایان شود. در این سریال روى بخش صدا، موسیقى و تصویر دقت ها و وسواس هایى داشته ایم که باز امیدوارم مورد توجه مخاطبین قرار بگیرد و تاثیر گذار باشد